پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در شهر مکه، واقع در منطقه حجاز، در شبه جزیره عربستان متولد شدند. زمان ولادت ایشان مقارن با دوران جاهلیت بود.
دوران جاهلیت
تقریباً از 200 سال قبل از بعثت، تا زمان بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را دوران جاهلی میگویند؛ و منظور از جاهلیت انجام هر عمل خلاف و نادرست است که از روی جهل باشد. عرب صحرانشین به صورت جدی پایبند به دین خاصی نبوده و ظاهربین و مادی بوده است. اعراب شهرنشین هم معمولاً بتپرست بوده و بتهایی از سنگ و چوب و خرما را میپرستیدند، که گاهی در هنگام فقر همین بتها را آرد کرده و میخوردند. رسم دخترکشی در میان آنها امری عادی بوده و جنگ و نزاع میان قبایل به صورت یک سنت معمول درآمده بود. اعتقاد به ارواح در میان آنها رواج داشته و توهم و خرافات در زندگی آنها تأثیر گذاشته بود. ولی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، بت پرستی را برانداخت و زندگی عرب را که یکسره غرور و تعصب بود، جاهلیت خواند و محکوم کرد. آزادیهای بیحد آنها را با گسترش اخلاق و عفت محدود کرد و از آنها که همیشه با هم نزاع میکردند، مردمی متحد پدید آورد.
قبیله قریش و نیاکان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم):
قبیله قریش که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از میان آنها بپاخاست، یکی از بانفوذترین قبایل عرب بوده و بعد از اسلام نیز تا قرنها بر جهان اسلام حکومت کرده است. بیشتر شهرت قریش مربوط به "قصی بن کلاب" جد چهارم پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است. "عبدمناف" فرزند قصی، جد سوم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، از نجابت و خوشرفتاری خاصی با مردم برخوردار بود. "هاشم" جد دوم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز جزو چهرههای درخشان قریش بود، و فرزند او "عبدالمطلب"، جد اول پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از نامیترین و عاقلترین افراد عرب در زمان خود به شمار میرفت. او بود که چاه زمزم را که پر شده بود حفر کرد و وظیفه آب دادن به حاجیان و رسیدگی و پذیرایی از آنها به او رسید. نسل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت اسماعیل (علیه السلام) رسیده که همه آنها حنیف یعنی یکتاپرست بودهاند.
عبدالله، پدر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کوچکترین پسر عبدالمطلب، در میان قریش از لحاظ زیبایی و حجب و حیا مشهور بود. او با آمنه (سلام الله علیها) دختر وهب که به پاکی و عفت معروف بود ازدواج کرد. عبدالله برای تجارت به شام رفت و در راه بازگشت از شام بیمار شد و در مدینه بستری گردید. او در سن 25 سالگی در مدینه وفات یافت.
بدین ترتیب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز هفدهم ربیع الاول عام الفیل (مطابق سال 580 میلادی) در شهر مکه متولد گردید. عام الفیل، یعنی سالی که فردی به نام ابرهه به دستور پادشاه حبشه (نجاشی) با سپاه زیادی تصمیم به ویران کردن خانه خدا گرفت. ولی قبل از انجام این عمل دستهای از پرندگان که با منقار و پاهای خود، سنگهایی را حمل میکردند در بالای سر سپاه ظاهر شدند و این سنگها را روی سر سپاهیان ریختند که باعث از بین رفتن سپاه شد.
در روزی که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به دنیا آمدند، گفتهاند که:
1- تمام بتها به رو، بر زمین افتادند.
2- ایوان کسری در آن شب به لرزه درآمد و چهارده کنگره آن ریخت.
3- دریاچه ساوه که سالها آن را میپرستیدند خشک شد.
4- در بیابان سماوه که سالها کسی در آن آب ندیده بود، آب جاری شد.
5- آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود، خاموش شد.
6- تختهای پادشاهان جهان سرنگون شد.
7- در همان شب، نوری از سرزمین حجاز تابید و تا مشرق ادامه پیدا کرد و ...
آمنه (سلام الله علیها) در زمان بارداری میگفت که هرگز احساس نکرده که باردار شده و هیچگاه باری سنگین همچون زنان دیگر را در خود نیافته است. گفتهاند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در هنگام متولد شدن پاکیزه و تمیز بود و خون و چیزهای دیگر به همراه او از شکم مادر خارج نشد. همینطور میگویند زمانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متولد شد سر به سوی آسمان بلند کرد و سپس برای خداوند تبارک و تعالی سجده نمود.
آمنه (سلام الله علیها) میگوید در هنگام ولادت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، کسی به او گفته بود که او سرور آدمیان را به دنیا آورده است، پس او را "محمّد" بنامد. وقتی عبدالمطلب از این جریان اطلاع یافت، گوسفندی را کشت و گروهی از بزرگان قریش را دعوت کرد و در آن جشن نام پیامبر را محمد یعنی ستوده شده قرار داد.
ادامه مطالب در مورد زندگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در قسمتهای بعدی ادامه خواهد یافت.
معجزات زمان ولادت پیامبر اکرم
امامHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85+%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1+%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85+%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1+%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85"صادق علیه السلام معجزاتی را که هنگام ولادت پیامبرHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87"اکرم آشکار شد، چنین بر میشمارد:1- ابلیس از ورود به آسمان های هفتگانه محروم شد.
2- شیاطین دور شدند.
3- تمامی بت ها در بتکده به صورت بر زمین افتادند.
4- ایوانHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86+%DA%A9%D8%B3%D8%B1%DB%8C" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86+%DA%A9%D8%B3%D8%B1%DB%8C"کسری شکست و چهارده کنگرهی آن سقوط کرد.
5- آب دریاچه ساوه خشک شد.
6- سرزمین خشک سماوه، آب پیدا کرد.
7- آتشکده فارس پس از هزار سال خاموش شد.
8- نوری از سرزمین حجاز بر آمد تا به مشرق رسید.
9- کاهنان عرب علوم خود را فراموش کردند.
10- سحر ساحران باطل شد.
استحیائیل ــ یکی از فرشتگان بزرگ خدا ــ در شب تولد حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر کوهHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%DA%A9%D9%88%D9%87+%D8%A7%D8%A8%D9%88%D9%82%D8%A8%DB%8C%D8%B3" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%DA%A9%D9%88%D9%87+%D8%A7%D8%A8%D9%88%D9%82%D8%A8%DB%8C%D8%B3"ابوقبیس ایستاد و با صدایی بلند گفت:« ای مردم مکه! به خدا و فرستاده او و نوری که با او فرو فرستادهایم ایمان بیاورید.»
ولادت پیامبر اکرم از زبان حضرت آمنه
آمنه می گوید: وقتی زمان زایمانم نزدیک شد، دیدم بال پرندهای سفید بر قلبم کشیده شد و همه ترس و نگرانیها از من دور گردید، نوشیدنی سفید رنگی برای من آوردند و من که تشنه بودم، از آن نوشیدم. نوری مرا در بر گرفت. سپس بانوانی بلند قامت با من سخن گفتند ولی گفتار آنان همانند گفتار انسانها نبود. ناگهان دیدم پارچه ابریشمی سفیدی بین آسمان و زمین را پوشانده است و هاتفی میگوید: «از گرامیترین مردم، او را بگیرید.»مردانی را دیدم که در آسمان ایستاده بودند و در دستان آنان جامهای آب بود. به شرق و غرب زمین نگاه کردم و پرچمی از سندس (پارچه بافته شده از حریر) دیدم که بر ستونی از یاقوت بین آسمان و زمین در پشت کعبه بر افراشته بود. پس از آن محمدHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87"صلی الله علیه و آله و سلم به دنیا آمد در حالی که انگشتان خود را به آسمان بلند کرده بود.
ابر سفیدی از آسمان پایین آمد و او را در بر گرفت. گویندهای گفت:« محمد را در شرق و غرب زمین و دریاها گردش دهید تا همگان او را به نام و صورت و عنوان بشناسند.»
سپس او را باز گرداندند، و دیدمش که در پارچهای سفیدتر از شیر پیچیده شده بود و زیر او پارچهای بود از ابریشم سبز.
سه کلید از جنس مروارید تازه با او بود. هاتفی میگفت:« کلیدهای یاری (نصرت)، رحمت و نبوت همیشه با اوست.» پس از آن، ابر دیگری او را فرا گرفت و مدتی بیش از بار اول او را با خود برد. شنیدم که گویندهای می گفت:« محمد را در شرق و غرب بگردانید و او را بر جنیان و آدمیان، پرندگان و درندگان نمایش دهید و به او عطا کنید صفای آدم، نازکدلی نوح، دوستی ابراهیم، زبان اسماعیل، کمال یوسف، شادی یعقوب، صدای داود، زهد یحیی و کرم عیسی را.» سپس هاتفی گفت:« همه دنیا در اختیار و قدرت محمد در آمد.»
سپس سه نفر را دیدم که صورت آنان همانند خورشید میدرخشید؛ در دست یکی از آنان جامی نقره ای با مشک بود و در دست دومی ظرف زمرّدین چهارگوشهای بود که در هر گوشه آن مروارید سفیدی قرار داشت. در این وقت هاتفی گفت:« این دنیاست؛ ای حبیب خدا، آن را بگیر.» محمد صلی الله علیه و آله وسلم وسط آن را گرفت.
گویندهای گفت:« محمد صلی الله علیه و آله و سلم کعبه را گرفت.» در دست سومی پارچه ابریشمین سفیدی بود که آن را گشود و از آن مهری خارج کرد که چشم بیننده را به خود جلب می کرد. پس از آن هفت بار از آب همان جام شست و کتف محمد صلی الله علیه و آله وسلم را با آن مهر کرد و آب دهان خود را در دهان مبارک کودک نهاد و او را به سخن گفتن واداشت و چیزهایی گفت که من نفهمیدم، مگر این چند جمله را:« در پناه خدا باشی. من قلب تو را از ایمان و علم و یقین و عقل و شجاعت انباشتم.
تو برترین انسان هستی. آن که از تو پیروی کند سعادتمند است و آن که فرمان تو را نبرد بدبخت.»
این فرشته همان رضوان (نگاهبان بهشت) بود. رفت و پس از مدتی بازگشت و به محمد گفت:« بر تو بشارت باد ای سایه سر بلندی دنیا و آخرت.» سپس نوری از سر محمد صلی الله علیه و آله وسلم تا آسمان درخشید و من کاخهای سرزمین شام را دیدم و در اطراف خود انبوهی از مرغان زیبا را که بالهایشان را گشاده بودند.
دیدار فرشتگان با حضرت محمد « ص » در اولین لحظه های تولد
پس از زایمان
آمنه، حوریانHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86+%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA%DB%8C" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86+%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA%DB%8C"بهشتی کودک را در پارچه ای پیچیده در برابر آمنه نهادند و به آسمان بازگشتند تا بشارت ولادت حضرتHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87"محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به ملائکه برسانند.جبرئیل و میکائیل* دو ملک متقرب خداوند به صورت دو جوان وارد خانه آمنه شدند. در دست جبرئیل ظرف بزرگی از طلا و با میکائیل آبریزی از عقیق سرخ بود پس جبرئیل بدن حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم را شست و شو می داد و میکائیل بر آن آب می ریخت پس از پایان شستشو در چشمان کودک سرمه کشیدند و بر سر او ماده ای ساخته شده از مشک و عنبر و کافور قرار دادند.
پس ملائکه هفت آسمان به دیدار حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) آمدند و گروه گروه بر او سلام کردند.
میکائیل یکی از چهار فرشته مقرب خداست که مأمور روزی رساندن به مخلوقات است .
نور پیامبر اکرم پس از ولادت
پس از به دنیا آمدن
حضرتHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87"محمد صلی الله علیه و آله وسلم، شبانگاهان نور از سیمای او ساطع شد. این نور چنان در فضا گسترده شد که خانهی همهی مکّیان را روشن کرد.عبدالمطلب میگوید: پس از زایمان آمنه، به دیدار او و فرزندش رفتم. سیمای محمد همانند ماه تمام، میدرخشید.
پرچم های بهشتی در شب ولادت پیامبر اکرم
خداوند در شب تولد
حضرتHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87"محمد صلی الله علیه و آله و سلم به جبرئیل امر فرمود چهار پرچم بهشتی به زمین فرود آورد. جبرئیل پرچم اول را که پرچمی سبز بود و بر آن با خطی سفید نوشته شده بود « لا اله الا الله، محمد رسول الله »، بر کوه قاف نهاد و پرچم دیگر را بر کوهHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%DA%A9%D9%88%D9%87+%D8%A7%D8%A8%D9%88%D9%82%D8%A8%DB%8C%D8%B3" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%DA%A9%D9%88%D9%87+%D8%A7%D8%A8%D9%88%D9%82%D8%A8%DB%8C%D8%B3"ابوقبیس. این پرچم دو شعبه داشت که بر یکی نگاشته بود:« گواهی بر وحدانیت خداوند » ( شهادة ان لا اله الا الله ) و بر شعبه دیگرش « دینی جز دین محمد بن عبدالله نیست.» ( لا دین الا دین محمد بن عبدالله )پرچم سوم را بر بام مسجدHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A8%DB%8C%D8%AA+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%85+-+%DA%A9%D8%B9%D8%A8%D9%87%D8%8C+%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87+%D8%AE%D8%AF%D8%A7" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A8%DB%8C%D8%AA+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%85+-+%DA%A9%D8%B9%D8%A8%D9%87%D8%8C+%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87+%D8%AE%D8%AF%D8%A7"الحرام نصب کرد که بر یک تکه آن نوشته بود:« خوشا آنان که بر خدا و محمد صلی الله علیه و آله وسلم ایمان آوردند.» ( طوبی لمن آمن بالله و بمحمد ) و بر دیگری نوشته بود:« وای بر آنان که به محمد صلی الله علیه و آله وسلم نگروند و یک حرف از آنچه را که از نزد خداوند آورده است رد کنند.» ( ویل لمن کفر به ورد علبه حرفاً مما یاتی به من عند ربه ) و پرچم چهارم را بر ضریح بیتHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF+%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%B5%DB%8C" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF+%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%B5%DB%8C"المقدس نهاد که بر آن به خط سیاه در سطر اول نوشته بود:« پیروز، جز خدا نیست.» ( لا غالب الا الله ) و در سطر دوم:« نصرت و یاری تنها برای خدا و محمد صلی الله علیه و آله وسلم است.» ( النصرلله و لمحمد صلی الله علیه و آله وسلم )
ولادت پیامبر اکرم از زبان حضرت عبدالمطلب
عبدالمطلب میگوید:هنگام زایمان آمنه، در حال طواف خانه خدا بودم که ناگاه مشاهده کردم بتهای کعبه همگی بر زمین ریختند و متلاشی شدند. بت بزرگ نیز با صورت بر زمین افتاد. در همان موقع ندایی آسمانی شنیدم که گفت:« اینک آمنه، رسول خدا را به دنیا آورد.» با دیدن این صحنه متحیر شدم و با سرعت به سوی خانه آمنه شتافتم. ابر سفیدی تمامی خانه را پر کرده و بوی مشک ناب و عنبر و عود همه جا را گرفته بود.
به نوزاد نگاه کردم، او را بوسیدم و خداوند را ستایش نمودم: « الحمدلله الذی اخرجک الینا حیث وعدنا بقدومک » ( سپاس خداوندی را که همان گونه که وعده کرده بود، تو را به دنیا آورد.) سپس محمد صلی الله علیه و آله و سلم را که در چهره من و آمنه تبسم میکرد به آمنه سپردم و گفتم: « او را نگاهبانی کن که مقامی بسیار بزرگ خواهد یافت.»
مردم از هر سو به دیدار محمد میآمدند. هر کس او را زیارت می کرد، چنان از بوی مشک خوشبو میشد که وقتی برمیگشت، دیگران تا مدتها بوی خوش او را استشمام میکردند.
ندای آسمانی در هنگام ولادت پیامبر اکرم
امامHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85+%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1+%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85+%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1+%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85"صادق علیه السلام ماجرای ولادت پیامبرHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87"اکرم را از زبان آمنه چنین نقل میفرماید:به خدا سوگند، فرزندم با دستان خود بر زمین فرود آمد. آنگاه سر به سوی آسمان بلند کرد و به آن نگریست. نوری از من ساطع شده بود که همه چیز در پرتوش نورانی بود. شنیدم که منادی صدا زد: « تو بزرگترین مرد جهان را به دنیا آوردی.»
و نیز نقل کرده اند:
آمنه صدایی شنید که می گفت: « تو باردار بزرگ این امت هستی. پس وقتی فرزندت متولد میشود بگو: « اعیذه بالواحد شرّ کل حاسد » ( او را از گزند همهی حسودها به خدای یگانه میسپارم ) سپس او را محمد نام بگذار.»
کمک حوریان بهشتی در زایمان آمنه
آمنه در اتاقی تنها، بر مرگ همسر خود، عبدالله، میگریست که ناگهان درد زایمان او را فرا گرفت. خواست از اتاق خارج شود ولی در باز نشد. برگشت و در حالیکه درد می کشید بر تنهایی خویش گریست. ناگاه دید که سقف خانه گشوده شد و چهار حوریHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86+%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA%DB%8C" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86+%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA%DB%8C"بهشتی از آن فرود آمدند. صورتهای آنان چنان نورانی بود که خانه از پرتو آنان روشن شد.آنها به آمنه گفتند:« نترس، و از چیزی بیمناک نباش. ما آمدهایم در زایمانت کمک کنیم.» سپس در چهار طرفش نشستند.
چشمان آمنه آرام به خواب رفت و وقتی چشم گشود که حضرتHYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87" HYPERLINK "http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C+%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D9%88+%D8%A2%D9%84%D9%87"محمد صلی الله علیه و آله را در کنار خویش دید، در حالی که پیشانی بر زمین نهاده بود، سجده میکرد، انگشت اشاره خود را به آسمان بلند کرده بود و اشاره به وحدانیت خداوند (لا اله الا الله) میفرمود.»
اتّفاقات واقع شده در هنگام ولادت پيامبر اكرم را توضيح دهيد؟
از حضرت صادق ـ عليه السلام ـ روايت شده است كه ابليس به هفت آسمان ميرفت و خبرهاي سماويّه را ميشنيد، وقتي كه حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ متولّد شد او را از سه آسمان منع كردند و چون پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ متولّد شد او را از همة آسمانها منع كردند و شياطين را با تيرهاي شهاب از درهاي آسمان راندند، پس قريش گفتند: حتماً وقت تمام شدن دنيا و آمدن قيامت است كه اهل كتاب (يهود و نصاري) ذكر ميكردند و ما شنيديم، عمرو بن اميه كه داناترين اهل جاهليّت بود گفت: نگاه كنيد به ستارههاي معروف كه مردم با آنها زمانهاي زمستان و تابستان را ميشناسند اگر يكي از آنها بيفتد، بدانيد وقت آن است كه همة خلايق هلاك شوند و اگر آنها به حال خود و ستارههاي ديگر ظاهر شوند پس امر غريبي اتّفاق خواهد افتاد.[3]
وقتي رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ متولّد شد، ديوها رانده شدند و مردم را زمين لرزه اي فرا گرفت كه به همه جاي دنيا رسيد تا آنجا كه كليسا ها ويران گشت و چيزي كه جز خدا پرستش ميشد از جاي خود كنده شد و ستارگاني هويدا گشت كه پيش از آن ديده نميشد و كاهنان يهود از آن در شگفت ماندند.[4]
ايوان كسري بلرزيد و چهار كنگره آن افتاد و آتشكدة فارس كه هزار سال خاموش نشده بود در آن شب خاموش شد و داناترين علماي مجوس در آن شب در خواب ديد كه شتراني عربي اسباني سركش را ميكشند و از دجله گذشتند و داخل بلاد ايشان شدند،[5] و طاق كسري از ميانش شكست و دو حصّه شد و آب دجله شكافته شد و در قصر او جاري گرديد و نوري در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گرديد و پرواز كرد تا به مشرق رسيد، هر بتي كه در هر جاي عالم بود بر رو افتادند و درياچه ساوه كه سالها آن را ميپرستيدند فرو رفت و خشك شد و وادي سماوه كه سال ها بود كسي آب در آن نديده بود آب در آن جاري شد.[6] و تخت هر پادشاهي در آن صبح سرنگون شده بود و جميع پادشاهان در آن روز لال بودند و سخن نميتوانستند بگويند و علم كاهنان ـ پيشگويان ـ برطرف شد و سحر ساحران باطل شد وهر كاهن و پيش گوئي كه بود ميان او و همزادي كه داشت و خبر ها را به او ميداد جدايي افتاد و قريش در ميان عرب بزرگ شدند و ايشان را آل الله گفتند، چونكه آنان در خانة خدا بودند.[7] و آمنه مادر پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ گفت: كه چون پسرم بر زمين رسيد دست ها را بر زمين گذاشت و سر به سوي آسمان بلند كرد و به اطراف نظر كرد پس از او نوري ساطع شد كه همه چيز را روشن كرد و به سبب آن نور قصرهاي شام را ديدم و در ميان آن روشني صدايي شنيدم كه قائلي ـ گويندهاي ـ ميگفت: زاييدي بهترين مردم را، پس نام او را محمّد بگذار.[8]
از حضرت امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ روايت شده است؛ كه چون آن حضرت متولّد شد بت ها كه بر كعبه گذاشته بودند همه بر رو افتادند و چون شام شد اين ندا از آسمان رسيد كه: جاءَ الحق و زهق الباطل إنَّ الباطل كان زهوقا؛[9] حق آمد و باطل نابود شد همانا باطل نابود شدني است.[10] و جميع دنيا در آن شب روشن شد و هر سنگ و كلوخي و درختي خنديد و آنچه در آسمانها و زمين ها بود تسبيح خدا گفتند و شيطان گريخت و ميگفت: بهترين امّتها و بهترين خلايق و گرامي ترين بندگان و بزرگ ترين عالميان محمّد ـ صلي الله عليه و آله ـ است.[11]
مرحوم طبرسي در كتاب احتجاج از امام موسي ـ عليه السلام ـ روايت كرده است كه چون پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ از مادر متولد شد، دست چپ را بر زمين گذاشت و دست راست را به سوي آسمان كرد و لبهاي خود را به توحيد به حركت آورد و از دهان مباركش نوري ساطع شد كه اهل مكّه قصرهاي بصري و اطراف آن را كه از شام است ديدند و قصرهاي سرخ يمن و نواحي آن را و قصرهاي سفيد اصطخر فارس و حوالي آن را ديدند و در شب ولادت آن حضرت دنيا روشن شد تا آن كه جنّ و انس و شياطين ترسيدند و گفتند در زمين امر غريبي رُخ داده است. ملائكه را ديدند كه فرود ميآمدند و بالا ميرفتند و تسبيح و تقديس خدا ميكردند و ستاره ها به حركت آمدند و در ميان هوا ميريختند.[12] و در آن وقت شيطان در ميان اولاد خود فرياد كرد تا همه نزد او جمع شدند و گفتند: چه چيز تو را آشفته ساخته است اي سيّد ما، گفت: واي بر شما از اول شب تا حال احوال آسمان و زمين را متغيّر مييابم و بايد كه حادثه عظيمي در زمين واقع شده باشد كه تا عيسي به آسمان رفته است مثل آن واقع نشده است، پس برويد و جستجو كنيد كه چه امر غريبي حادث شده است، پس متفرّق شدند و گرديدند و برگشتند و گفتند چيزي نيافتيم، ابليس بزرگ شيطانها گفت كه دانستن اين، كار من است، پس جستجو كرد در تمام دنيا تا به حرم رسيد، ديد ملائكه اطراف حرم را فرو گرفته اند، چون خواست كه داخل شود ملائكه بر او بانگ زدند و او برگشت؛ پس كوچك شد مانند گنجشكي و از جانب كوه حري داخل شد، جبرئيل گفت: برگرد اي ملعون، گفت: اي جبرئيل يك سوال از تو ميكنم، بگو امشب در زمين چه اتّفاقي افتاده است، جبرئيل گفت: محمّد ـ صلي الله عليه و آله ـ كه بهترين پيغمبران است امشب متولّد شده است، پرسيد كه آيا مرا در او بهره اي هست؟ گفت: نه، پرسيد آيا در امّت او بهره دارم؟ گفت: بلي، ابليس گفت: راضي شدم.